تاریخنگار

پایگاه داده های تاریخی و کتابشناسی

تاریخنگار

پایگاه داده های تاریخی و کتابشناسی

تاریخنگار

آرمان وبگاه تاریخنگار ، پیشکش داده های سودبخش در زمینه تاریخ و فرهنگ است و تلاش دارد تا راهنمای کوچکی برای دانش پژوهان پرسشگر و کوشا باشد. ایدون چنین باد.
نشانی پست الکترونیکی تاریخنگار در قسمت «تماس با من» درج است

طبقه بندی موضوعی

۲۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

این حکایت از فرهنگ عامه ایران ، می تواند به برخی زوج های امروزی درس بدهد.

در زمان قدیم مردی بود میان سال ولی کارکشته که حاضر به ازدواج نبود . استدلال او آن بود که خانواده دختر ، در زندگی مشترک مداخله می کنند و آرامش را از او می گیرند. اما وقتی به او پیشنهاد کردند که دختری را به همسری بستاند که جز مادری پیر نداشت، با اصرار خویشاوندانش ، پذیرفت و همسری جوان اختیار کرد . این زوج به خوبی روزگار می گذراندند و همسر از شوهر اطاعت داشت تا این که روزی زن از شوهرش خواست تا اجازه دهد مادرش، یکبار به دیدن وی بیاید. شوهر پذیرفت، اما به هبانه رفتن از خانه، در اتاقی پنهان شد. ساعتی نگذشت که مادر دختر به نزد وی آمد و بعد از احوالپرسی و صرف چای ، رو به دخترش کرد و  گفت :

- دخترم، تو در اینجا خوشبختی؟ آیا شوهرت به تو محبت می کند ؟ ایا همه  درخواست هایت را می پذیرد؟ 

زن جوان پاسخ مثبت داد ولی اضافه کرد که در نهایت، در خانه نظر نهایئ با مرد اوست و وی به این امر راضی است !  با شنیدن این سخن مادر دختر، روی در هم کشید و به او گفت :

- از تو تعجب می کنم. این چه زندگی است؟  اگر می خواهی شویت از تو حرف شنوی داشته باشد، باید حیلتی بیاندیشی. پس زمانی که سفره ناهار را بر می چینی، عشوه کنان و با ملایمت به او بگو که به تو در شستن ظرفها کمک کند و بدین ترتیب، وی را مجبور کن تا در امور خانه همپای تو کار کند و رفته رفته این نوع حرکات را ادامه بده.    

زن جوان ابرو در هم کشید و با شگفتی پرسید:

 - خب. آیا کمک کردن شویم در کارهای خانه ، وی را مطیع من خواهد کرد؟

مادر لبخند زنان پاسخ داد:

- آری، اما باید کارهای دیگری هم انجام دهی. مثلاً در این تابستان که شما می خواهید شبها روی پشت بام بخوابید، وقتی شوهرت خواست برای خواب به پشت بام برود، ناز کن و بگو نمی آیم، مگر مرا بر روی دوشت سوار کنی. وقتی قبول کرد و سوارش شدی، دیگر خر تو می شود و می توانی به تدریج از او کولی بگیری و هر خواسته ای که داشتی اجابت می کند!

زن خوشحال شد و روی مادر را بوسه داد. پس زماین که مادرش به خانه خود برگشت، نصایح مادر را عملی ساخت و از شوهر خواست تا در شستن ظرفها و تمیز کردن اشپرخانه و ..به او کمک کند.

اما وقتی شب هنگام، موقع خوابیدن شد و مرد از زنش خواست تا با هم به پشت بام بروند. زن جوان امتناع کرد و با ناز و کرشمه از شوهر خواست تا او را بر پشت خود سوار کند. مرد باهوش که از حقیقت امر باخبر بود، قبول کرد و همسرش را بر پشت خود گرفت و از پلکان بالا رفت. ولی ناگاه شروع به تکان خوردن کرد و زنش را بر زمین انداخت.    

زن فریادی از درد کشید و به حالت اعتراض به شوهر گفت:

 - این چه کاری بود که کردی؟ آیا توان بلند کردن مرا نداری؟ 

مرد لبخند زد و پاسخ داد:

- آن که به تو نصیحت کرد از شوهرت سواری بگیری و خرش کنی، آیا نگفت که خران لجبازند و  لگد می زنند؟ اگر مرا خر فرض کردی، باید این گونه حرکات خرکی را هم در نظر می گرفتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۳۷
تاریخنگار

هر چه قدر به جوانان امروزی می گوییم برای موفقیت در زندگی، نیاز به درس خواندن و کار کردن نیست و لزومی ندارد که مدرک ارشد و دکتری داشته باشند قبول نمی کنند. . آنها باید بدانند که هیچ کس از درس خواندن به جایی نرسیده است! بلکه برای رسیدن به قله های افتخار، بهتر است که روش های ساده تری دیگری انتخاب کنند . مثلاً :

- معاملات زمین و مسکن را جدی بگیرند، یا یک خویشاوند پولدار برای خود دست و پا کنند. و یا لااقل با یک زن یا شوهر مایه دار وصلت نمایند!

تولیدی «خنزر پنزر» بزنند. مثلا زیر کفش بسازند نه خود کفش. کفش را چینی ها می سازند! یا این که با کارپرداز یک شرکت دولتی دوست شوند و فقط فاکتور فروش به دستش دهند!

- اگر هوش و استعداد ندارند ، بروند دنبال ورزش، البته ، ورزشی که زمینه ستاره شدن و فرار از سربازی و عضو شورای شهر شدن را در خود داشته باشد

- مدارک زیادی برای جعل وجود دارد. بروند کارت پایان خدمت یا برگه طرح ترافیک یا سند معامله چیزی را با کامپیوتر جعل کنند و از خلق الله پول هنگفت بگیرند.

البته راه های زیادی وجود دارد. همان طور که به عدد انسانهای روز زمین ، راه به سوی خدا وجود دارد! اما همه چیز را که نمی شود گفت. کمی هم عقل خودشان را به کار اندازند !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۴
تاریخنگار

دانشجویان سختکوش و پرتلاش دوره دکتری تاریخ اسلام در واحدی که می شناسیم. چنان بلندهمت و داعیه جو هستند که مطالعه و بررسی یک متن چند صفحه ای برای ایشان ، کاری سهل و آسان است. لذا متن کتاب


تمدن اسلامی: ژوزف بورلو ، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1386


را در معرض استفاده آنها قرار می دهیم تا از آن نیز ، برای شناخت و معرفت نسبت به فراز و فرود تمدن و فرهنگ اسلام بهره بگیرند . البته ، صفحات مشخصی از این کتاب برای آمون پایان نیم سال جاری معین شده و در برگه های امتحان ، به سوال و جواب خواهد گذاشت.


 ( فصل های دوم و سوم : شکوفایئ تمدن اسلامی و نوزائی دوران معاصر)


http://s6.picofile.com/file/8251360626/%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C.pdf.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۴۵
تاریخنگار


تصویر پدر دانش متدیک تاریخ در ایران معاصر، عباس اقبال آشتیانی  که کثیری از استادان تاریخ هنوز وامدار اویند!


عباس اقبال آشتیانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۵۶
تاریخنگار

برای انها که دست پر از نمایشگاه کتاب برگشتند ، نمی نویسم.

*** فهرستی گزیده از کتابهائی که به نظرم می باید در کتابخانه هائی باشد که اهل تاریخ به آنجا رفت و آمد می کنند.

کتابشناسی تاریخ ایران : مهین دخت حافط قرانی 
کتابشناسی تاریخ اسلام : محمد نوری
 
بررسی منابع و ماخد تاریخ ایران پیش از اسلام : محمدباقر وثوقی
 
کتابشناسی توصیفی تاریخ وتمدن و ملل اسلامی : شهره روغنی
 
مرجع شناسی اسلامی : احمد شعبانی
 
کتابشناسی عمومی تاریخ سیاسی ایران : علیرضا ازغندی
 
فهرستواره کتابهای فارسی : احمد منزوی
 
کتابشناسی اساطیر و ادیان : فرخنده حاجی زاده
 
اطلس تاریخ ایران : گروه مولفان
تاریخ احزاب سیاسی در ایران : عزت الله نوذری
با کاروان تاریخ : مسعود نوربخش
دولتهای ایران: دفتر تحقیقات ریاست جمهوری
ایران و جهان : عبدالحسین نوائی
 
دانشنامه کوچک ایران : ژاله متحدین
فرهنگ آثار ایرانی- اسلامی : احمد سمیعی
 
فرهنگ تاریخی سنجشها و ارزشها : ابوالحسن دیانت
-------------------
پژوهشی در اساطیر ایران : مهرداد بهار
 
جامعه بزرگ شرق : شاپور رواسانی
 
ستیزگاه باورهای دیروز و امروز : افشین پرتو
 
تاریخ ایران کمبریج : گروه مولفان
تاریخ صدر اسلام : غلامحسین زرگری نژاد
 
عصر زرین فرهنگ ایران : ریچارد فرای
 
ایران در قرون نخستین اسلامی : برتولد اشپولر
تاریخ جوامع اسلامی : ایرا لاپیدوس
 
تاریخ تشیع : رضا نیازمند
 
اقتصاد سیاسی ایران : محمدعلی کاتوزیان
بحران دموکراسی در ایران: فخرالدین عظیمی
تاریخ سیاسی 25ساله ایران: غلامرضا نجاتی
مقاومت شکننده : جان فوران
 ----------------------------
جامعه شناسی در ادیان : حسین تنهائی
معرکه جهان بینی ها : فرهنگ رجائی
 
دیباچه ائی بر انحطاط در ایران : جواد طباطبائی
 
روشهای پژوهش در تاریخ : شارل ساماران
فلسفه تاریخ، تاریخنگاری و..: عزت الله نوذری
 

گاهشماری سه هزار ساله : احمد بیرشک
تاریخ در ترازو : عبدالحسبن زرین کوب
و....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۳۴
تاریخنگار

-  گاهی سخنان پرمغز  و نقدهای جگرسوز بر زبان کسانی جاری می شود که تصوری دیگر از آنها داریم!

----

بر روی ما نگاه خدا خنده می زند.

هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم

زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش

پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم

--------

پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود

بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا

نام خدا نبردن از آن به که زیر لب

بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا

----------

ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع

بر رویمان ببست به شادی در بهشت

او می گشاید ... او که به لطف و صفای خویش

گوئی که خاک طینت ما را ز غم سرشت

--------

توفان طعنه خنده ما را ز لب نشست

کوهیم و در میانه دریا نشسته ایم

چون سینه جای گوهر یکتای راستیست

زین رو بموج حادثه تنها نشسته ایم

-----------

مائیم ... ما که طعنه زاهد شنیده ایم

مائیم ... ما که جامه تقوی دریده ایم

زیرا درون جامه بجز پیکر فریب

زین هادیان راه حقیقت ندیده ایم!

------------

آن آتشی که در دل ما شعله می کشید

گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود

دیگر به ما که سوخته ایم از شرار عشق

نام گناهکاره رسوا ! نداده بود

-------------

بگذار تا به طعنه بگویند مردمان

در گوش هم حکایت عشق مدام! ما

« هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد بعشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما »

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۲۶
تاریخنگار

این عبارتی است که ویل دورانت به درستی بر سرزمین میان رودان یا بین النهرین گذاشته و بر خلاف برخی شرق شناسان خودپسند اروپائی ، که یونان باستان را مهد تمدن می دانند، این ناحیه را خواستگاه اولیه تمدن معرفی کرده است. پس بر هر جوینده تاریخ باستان فرض است تا در باره این سرزمین کهن اطلاعاتی بسنده داشته باشد:

- تاریخ و تمدن بین النهرین : یوسف مجید زاده ( مرکز نشر دانشگاهی، 1368) 3 جلد

-  بین النهرین باستانی: جرج روو ، ترجمه ع. هوشنگ مهدوی(آبی، 1369)

-جامعه بزرگ شرق : شاپور رواسانی ( شمع، 1370)

- تاریخ تمدن، جلد اول: مشرق زمین، گاهواه تمدن ، ویل دورانت (اموزش انقلاب اسلامی،1370)

- بین النهربن و ایران باستان: م. مالوان، ترجمه رضا مستوفی( دانشگاه تهران، 1376)

- شرق نزدیک در تاریخ: فیلیپ حیتی، ترجمه قمر آریان ( امیرکبیر، 1369)

- ستیزگاه باورهای دیروز و امروز : افشین پرتو ( پاژنگ، 1369)

- خاور نزدیک باستان: کلاریس سویشر ، ترجمه عسگر بهرامی( ققنوس، 1383)

- منشا فرهنگ و تمدن و هنر در بین النهرین باستان : بهروز فرنو (سوره مهر ، 1384) 2 ج

- تمدنهای اولیه و جامعه شناسی خواستگاه آنها : گلین دانیل ، ترجمه هایده معیری (موسسه مطالعات فرهنگی،1363 )

و البته کتابهای دیگری هم بود که می شد نام برد، اما در این روزگار وانفسای کتاب نخوانی! همینها کفایت است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۲۵
تاریخنگار

بدون شرح و بسط. فقط نگاه کن. تمثیلی از کودک درون من و تو !


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۱۰
تاریخنگار

این که می گفتند: سیاست پدر و مادر ندارد و المُلک عقیم و ..  بی راه نبوده است؛ تاریخ گواه است، در صحنه سیاست همه چیز مجاز بوده است، حتی کشتن برادر و پدر و ..

- زمانی که آقا محمد خان قاجار در تکاپوی کسب اورنگ پادشاهی بود، یکی از کسانی که به او کمک زیادی کرد، برادرش جعفرقلی خان بود که ، بر خلاف دیگر برادران، نه تنها بدو خیانت نکرد و دسیسه نچید، بلکه باعث شد تا برادران و خویشاوندان خودسر و معترض خواجه قجر هم ، دچار هزیمت شده و سر تسلیم در برابر پسر ارشد محمدحسن خان قوانلو فرود آورند. با این همه ، آقامحمدخان در هراس بود که شاید زمانی برنیاید که همین برادر وفادار نیز ، در برابرش بپا خیزد و تاج شاهی را طلب کند. در این فکر بود که چگونه وجدان خود را راضی کند.

شبی که در حال رفتن به تختخواب بود و به عادت قدیم،  قرار بود منشی وی برایش ابیاتی از شاهنامه فردوسی را بخواند تا خوابش ببرد.! ناگهان گوشش به این شعر حکیم توس آشنا شد :

            به هر جا فتته جوئی که یافت                 ببُرید و بر رخنه مُلک چید

پس بلادرنگ عزم خویش جزم کرد که برای تحکیم سلطنت خویش و جلوگیری از تفرقه در خاندان قاجار، برادر ساعی و وفادارش را قربانی کند و خیال خود را آسوده سازد.

روز بعد پیکی را به سوی جعفرقلی فرستاد و از او خواست تا برای مشورت در امری مهم، به تهران بیاید. از ان سو ، جعفرقلی که بوی خطر را استشمام کرده بود، جواب صریحی نداد و آمدنش را به امروز و فردا محول ساخت. آقامحمدخان که عزم خود را جزم کرده و نمی خواست فرصت را از دست دهد، نامه ای فرستاد و به جعفرقلی گفت که :

- اگر می توانی هر چه سریعتر به تهران بیا که زمان کوتاه است. به خدا که یک شب را بیشتر در نزد ما نخواهی بود و دوباره تو را به سوی مقر حکمرانی ات گسیل خواهیم داشت  .

با دریافت این پیام، جعفرقلی عازم تهران شد و پای در قصر خواجه تاجدار گذاشت. اما مامورین عذاب و آمرین قتل او را دربر گرفتند و شبهنگام به قتل رساندند. کمی بعد، آقامحمدخان بر سر صحنه قتل برادر حاضر شد و درحالی که می گریست، به جانشین خود فتحعلی میرزا ، گفت :

 - ببین! این نازنین برادری است که برای سهولت سلطنت تو ، او را چنین بر زمین افکندم!

سپس، بلادرنگ به مامورین دستور داد تا جنازه را پیش از برامدن آفتاب از تهران خارج سازند تا سوگندش( که جعفرقلی را فقط یک روز نگاه خواهد داشت! ) باطل نگردد!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۲۳
تاریخنگار

این مقاله 20 صفحه ای  ، فراورده تاریخنگارانه ای است از چند مقاله که برای

 

دانشجویان دکتری تاریخ اسلام در واحد شهر رود 


تدارک دیده شده است.

امید است که به حال ایشان سودمند باشد و نیز به نمره آنها !


http://www.uplooder.net/files/78a5c7b0ebddcfb4ce0b7df5d8224a26/فرهنگ-و-تمدن.pdf.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۴۲
تاریخنگار