تاریخنگار

پایگاه داده های تاریخی و کتابشناسی

تاریخنگار

پایگاه داده های تاریخی و کتابشناسی

تاریخنگار

آرمان وبگاه تاریخنگار ، پیشکش داده های سودبخش در زمینه تاریخ و فرهنگ است و تلاش دارد تا راهنمای کوچکی برای دانش پژوهان پرسشگر و کوشا باشد. ایدون چنین باد.
نشانی پست الکترونیکی تاریخنگار در قسمت «تماس با من» درج است

طبقه بندی موضوعی

۱۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

تا سالهای میانی سده 20 میلادی، کمتر کسی تصور می کند که هسته کوچکی چون اتم، قادر باشد کره بزرگی چون زمین را تهدید کند! صرف نظر از ازمایشهای مخفیانه آلمانها در دوران جنگ جهانی و آزمایش کورکننده پرتاب بمب اتمی در هیروشیمای ژاپن، فقط حادثه چرنوبیل بود که تا حدی انسانها را با مخاطرات استفاده از اتم و اسباب آن، آشنا کرد.

رخدادی غمبار که روز ۶ اردیبهشت ۱۳۶۵ خورشیدی برابر با ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ میلادی ، در نیروگاه چرنوبیل در کشور اوکراین اتفاق افتاد داد. انفجار و آتش‌سوزی در رآکتور شماره ۴ این نیروگاه اتمی ، باعث پخش مواد رادیواکتیو در مناطق وسیعی از غرب اروپا شد . در شرائطی که مقامات دولت شوروی، سعی در مخفی نگاه داشتن ابعاد این فاجعه زیست محیطی بودند ، کشف ذرات رادیواکتیو در صدها کیلومتر دورتر یعنی در کشور سوئد ، دنیا را با یک مساله مهم و نگرانی چالش برانگیز روبرو ساخت. بر اثر انفجار راکتور نیروگاه ساخته قدرت طلبان روسی، در ساعات اولیه پنجاه آتش‌نشان و متخصص این نیروگاه کشته شدند. بیش از پنج هزار نفر نیز بر اثر ابتلا به سرطان جان باختند و تا سال ۲۰۱۰ آمارها حاکی از ابتلای شش هزار نفر به سرطان تیروئید در نتیجۀ انتشار تشعشعات رادیواکتیو داشت. سالها پس از این حادثه هنوز تا فاصلۀ ۳۰ کیلومتری این نیروگاه خالی از سکنه است. بیش از ۱۶۰ هزار نفر از ساکنان این منطقه مجبور به تخلیۀ منازل خود پس از انفجار شدند.

به عبارت درست تر، بهره برداری مخاطره امیز از نیروی اتم، باعث شد تا نزدیک به ۵ میلیون نفر آسیب ببینند، حدود ۵ هزار مرکز مسکونی در اوکراین و کشورهای همجوار با ذرات رادیو اکتیو آلوده شوند. حتی کشورهای فنلاند، سوئد، نروژ، لهستان، بریتانیا و ...نیز اثرات فاجعه را احساس کنند. با وجود گذشت سال ها از این حادثه، هنوز آثاری از مواد رادیو اکتیو و جهش های ژنتیکی در مردم منطقه مشاهده می شود. نظیر: ناقص شدن نوزادان و شیوع بیماری های مختلف چون سرطان تیروئید و از کار افتادگی شماری زیادی که در منطقه آلوده نفس کشیده اند!

* تصور نمی شود که کشوری در دنیا بخواهد این تجربه تلخ را تکرار کند. از این رو ، اجماع جهانی بر آن است که با قید احتیاط از نیروی اتم استفاده کنیم. هدفی که ایرانیان نیز بر آن تاکید دارند. لذا تاخیر در راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر ، یک مساله صرفاً سیاسی نیست و از رویه خردمندانه دولت ایران برای تامین ضمانت نامه های لازم حکایت می کند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۳۰
تاریخنگار

یکی از اندیشمندان معاصر گفته است:           فراموشی ، بیماری فراگیر قرن اخیر است

این مدعا را افزایش تعداد مبتلایان به بیماری آلزایمر در جهان تا حدودی تائید می کند.

اینجا ، برای خیلی ها این سوال پیش می آید: چرا در زمانه ای که انفجار اطلاعات می نامندش، فراموشی عادت رائج مردمان شده است؟

 

کافی است به اینترنت نگاهی عمیقتر بیاندازیم. همون پدیده ای که بدون آن زندگی برای ما بی معنا و خسته کننده خواهد بود و اگر یک هفته اینترنت قطع شود، یا شورش می کنیم یا از کار و حرفه مان باز می مانیم.!

یک مثال می زنم و می گذرم:

برای دانستن یک مجهول، در گذشته روندی طی می شد که به آن تحقیق یا آموزش می گفتند. این امر مستلزم سختی و جستجوگری بود و طبعاً ذهن را به کنکاش وا می داشت. چون جوینده باید یا معلمی می جست و پاسخ نادانسته اش را از او می پرسید یا باید خود به کشف معلومات تلاش می کرد و پاسخ را می یافت.

اما امروزه نیازی به این تلاش نیست! کافی است وارد گوگل شوی و از ویکی پدیا جواب سوالت را با یک اشاره بگیری. بدون این که بدانی

پاسخی که به تو داده است، گویا و محرک ذهن هست یا خیر؟ حقیقت را به تو می نمایاند یا سایه ای از واقعیت را نشان داده؟ جوابش فقط تو را راضی کرده یا بر دانسته هایت افزوده ؟ وووووو


- درست مانند بسیاری اشخاص که به جای فشار آوردن به ذهن از ماشین حساب استفاده می کنند. کم کم برای یافتن 2 ضربدر 2 هم به ماشین حساب نیازمند می شوند. بی جهت نیست که برخی افراد را می بینی که از ماشین حساب برای مضروبهای جدول ضرب استفاده می کنند!  حسابدارها هم که بدون نرم افزارهای مالی ، کیمتشان می لنگد!  


- شبیه آدمهایئ که به جای پیاده روی و اندیشه کردن در دیدار از خیابانها و کوچه های شهر ، ترجیح می دهند  اتومبیل سوار شوند و به حقائقی که در گوشه و کنار این شهر می توان کشف و شهودشان کرد، توجهی نکنند! تند بگذرند و تاملی در وضع شهرشان نکنند. برای چه فکر کنند؟ مشکلات شهر به عهده شهرداری و دولت است نه مردم!! 


- به مانند دانش آموزان و دانشجویانی که به جای پرسش از معلم و استاد و جستجو در داخل کتابها و میادین مطالعات اجتماعی، خود را راحتتر احساس می کنند ، وقتی سریع و آسان به اینترنت سری بزنند و مطالب تلمبار شده روی وب را با یک cut و Paste ساده  به رایانه شخصی خود منتقل کنند!  


حال با این وضعیت ، فکر می کنید تکلیف هوش زبانی و اجتماعی نسل فعلی چه خواهد شد؟. آخر از 7 نوع هوش و استعداد انسان: زبانی+ منطقی+ دیداری+ حرکتی+ شنیداری+اجتماعی و درونی ، این روزها فقط چند تائی را به کار می گیریم و آن هم به ضرورت زمانی و در کوتاه مدت. !! 

خدا عاقبت نسل ما را به خیر گرداند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۰۰
تاریخنگار

این هم تصویری از دل تاریخ : توضیحی نمی دهم : چون صاحب عکس در این وقت ، کاری نکرده بود که نیاز به نقد داشته باشد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۵۹
تاریخنگار

برای بسیاری از  کسانی که در دانشگاه مشغول تحصیل یا کار هستند ، چه دانشجو و چه کارمند و.. این سوال پیش می اید که استاد کیست؟


1- در نگاه اول : خیلی ها ( چه داخل دانشگاه و چه بیرون از آن) تصور می کنند که هر کس در دانشگاه درس می دهد، استاد است. اما درست تر ان است که گفته شود، درس دهندگان : مدرس یا عضو هیات علمی هستند ، نه استاد.


البته در باره تعریف واژه استاد و اطلاق آن به مخاطب خاص، می توان در اینترنت مطالب متعددی دید و من وارد این بحث مفصل نمی شوم.


2-بر اساس دستورالعملهای اداری در دانشگاه های دنیا، هر متقاضی تدریس در دانشگاه باید دارای یکی از مراتب و شرائط ذیل باشد تا عنوان مربوط به آن مرتبه علمی را داشته باشد:


1- دارنده مدرک کارشناسی ارشد با احزار شرایط جزئی : ملقب یه : مربی

2- دارنده مدرک دکتری تخصصی با احراز شرائط جزئی:  ملقب به استادیار 

3- دارنده مدرک دکتری تخصصی با سابقه 5 سال تدریس رسمی و اخذ امتیازات پژوهشی و اداری:  ملقب به دانشیار 

4- دارنده مدرک دکتری تخصصی باسابقه 10 سال تدریس رسمی و اخذ امتیازات پژوهشی و اداری:  ملقب به استاد (Proffessor) 


ذکر این نکته خالی از اشکال نیست که : 

گذر از مراحل 2 به بعد بسیار دشوار و منوط به کسب امتیازات متعدد و اخذ مجوزهای لازم است. کاری که در

دستگاه فخیمه دانشگاه آزاد اسلامی

به دلیل مدیریت ضعیف و سیاستهای تنگ نظرانه مسئولین دانشگاه به دشواری و محدویت صورت می گیرد.

مساله ای که بعدا در باره آن مفصلا سخن خواهم گفت:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۵۹
تاریخنگار

در این روزهای زیبای بهاری، هستند دانشجویانی که مشغول به نگارش پایان نامه یا تحقیقات کلاسی و.. هستند. برای چند تنی که راهنمائی از من  خواستار شده بودند ، می نویسم، دوستان گرامی: در باره پایان نامه ، به کرات در این وبلاگ و بلاگهای پیشین توضیح داده ام. اما چون هر بار سخن را میشود به کسوت و زینت دیگری به مخاطب داد، اشاره می کنم که :


1- یک قسمت از دشواری کار را می شود با نگاه و الگو برداری( نه کپی برداری) از پایان نامه های موفق سابقون( دانشجویان فارغ التحصیل شده) برطرف کرد. مثلا با نگاه عمیقتر به متن، نوع چیدمان مطالب، شیوه ارجاع دادن، مطالب مشابه در همه پایان نامه ها  و..را دریافت و عمل کرد.


2- بخش دیگر کار بر می گردد به نوشتن و نوشتن و بازهم نوشتن. مطالبتان هر چقدر نقد شود و توسط افراد بیشتری نقادی گردد، پژوهش شکیل تر خواهد شد. پس متن را بازخوانی کنید و بگذارید دیگران هم بخوانند. چه اشکال دارد؟


3-دستورالعمل ها همه یک چیز را می گویند: منظم بودن . پس برای مواردی چون: شیوه صحیح ارجاع دهی، به یک ماخذ معتبر و موثق ( مثلا کتاب: شیوه نامه ایران ، کاری از مرکز اسناد و مدرک علمی ایران) مراجعه کنید و صد البته موافقت استاد رهنما را هم  بگیرید. قضیه شیر یادتان نرفته که؟



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۱۱
تاریخنگار

سلام بر شما

بلی : همون شمائی که نگاهت به این صفحه افتاد.

بعدش هم سلام به همه دوستان و خوانندگان ماضی و مضارع این وبلاگ. 

سلام به سال 1395 را قبلا داده ام. پس تعارفات را کنار می گذارم و دوباره می نویسم


دوستی در ایام عید به من گفت:

- آیا می خواهید وبلاگ نویسی را کنار بگذارید؟ چون برخی نوشته های شما بوی فراق و ناامید می داد. مخصوصا زمانی که از غرق شدن اهالی دیار دیجیتال در گرداب تلگرام و موبایل نوشته بودید.

ابتدا قصد داشتم پاسخ مثبت بدهم، اما چون در حال و هوای بهار بودم و چندان از خودم ناامید نبودم، پاسخ دادم:

 - گرچه افت شدید مخاطب و از گردونه خارج شدن وبلاگ خوانها ، هر نوع هیجان و انگیزه ای  را در نویسنده می کشد، اما برای چند تنی که هنوز به کلبه کوچک من سر می زنند و نوشته هایم را می خوانند خواهم نوشت. و حتی اگز آنها را هم از دست بدهم، برای دل خودم خواهم نوشت ، چون اینها دلنوشته اند ، نه معلومات و آموزه های رسمی و قراردادی.


پس ، به همه آنهایئ که هنوز با من و مکتب گنوسیسم( دانائی جوئی) همراهند، سلامی دوباره می دهم و خوشامد می گویم. 


امید که تا شروع تعصیلات تابستانه باز هم با شما باشم   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۳۷
تاریخنگار