آب را گل نکنیم
انسانها از اعصار گذشته تا کنون برای بهره وری از نعمتی منحصر به فرد چون آب، کوشیدهاند و از آب برای ادامه زندگی و برآوردن نیازهای متعدد خود، استفاده میکردند. مردمان دورههای پارینهسنگی و میانسنگی که از طریق گردآوری غذا زندگی میکردند، معمولاً در کنار رودخانهها و چشمهها و منابع طبیعی آب اقامت میکردند تا بدین وسیله وابستگی انسان به آب را اثبات کنند. کشاورزان نخستین نیز برای آبیاری زمینهای خود از منابع آب طبیعی مثل چشمهها و رودخانهها استفاده میکردند. کندن چاه برای دسترسی به آب زیرزمینی، یکی از گامهای نخستین در راه آبیابی به طریق مصنوعی و با دخالت بشر، به شمار میرود. مردمان باستانی معتقد بودند که خشکی، روی مخازن آبی، قرار گرفته و با کندن زمین، به آب خواهند رسید؛ البته از دورانهای قدیم بر پایه تجربه، قواعدی نیز برای گزینش محل چاه به کار میرفته است. چاههای نخستین به دست بشر و با ابزارهای ابتدایی دستی حفاری شد و آب چاهها نیز با وسایل دستی خارج میشد. کمکم ابزارهایی برای بالابردن و جابهجایی آب پدیدار شد و بالا بردن آب از چاه به صورتی نیمهماشینی درآمد. به تدریج، آدمیزاد به انبارکردن آب و ایجاد انبارهای مصنوعی نیز پرداخت. انبارهای اولیه ذخیره آب از گودالهایی که در آن، آب را گرد میآوردند، تشکیل میشد. در تمدنهای ایران باستان، مصر، یونان و روم، آب را در آب انبارهای سرپوشیده (که جدارههای آن غیرقابل نفوذ بود) ذخیره مینمودند. سرپوشیده بودن آب انبارها، افزون بر آنکه از تبخیر شدن و هدر رفتن آب، جلوگیری مینمود، آب را از آلودگی نیز حفاظت میکرد.
در کنار این کنش عینی و اقدام عملی ، نگاه و احساس انسان به آب نیز متفاوت و قابل تامل بود. در ادیان اولیه ایرانیان هیچ گاه آب را نمیآلودند و در آب دست نمیشستند و آب دهان در آن نمیانداختند و لذا میزان علاقمندی به آب در تفکر و نحوه زندگی مردم روزگاران پیشین هویدا بود. پس از ایجاد دین زرتشتی، آب اهمیت خود را حفظ کرد و یک نیروی اصیل اهورایی دانسته شد که اهریمن همواره درصدد نابودی آن بوده است لذا برای پایداریش قربانی میکردند. در بسیاری از متون آمده که چگونه اهورمزدا برای این عنصر حیاتبخش ایزدی خلق کرد. چنان که آناهیتا و ستاره تیشتر که همواره حامی آب بودهاند، ایزدان مرتبط با آب لقب گرفته بودند. آناهیتا حامی باروری و آبیاری مزارع بود که مقامش در مرتبه مهر و بعد از اهورمزدا خدای بزرگ واقع شده بود. به علاوه، در برخی اعصار با وجود رواج چهار روش آبیاری همچون: رودخانه، چشمه، کاریز و چاه ، اهمیت معنوی آب تا بدانجا بود که قسمت اعظم دعای شاهنشاهان هخامنشی نجات ایران را در ظلّ توجهات اهورامزدا در جهت رفع خشکسالی میدانست!
این نگاه و پویش بود که باعث می شد تا شاهد فراوانی محصولات کشاورزی ایران باستان باشیم که تنها زاییده فن آبیاری و استفاده روستاییان از آب برف و کاریز نبود. هم چنان که جهت استفاده هر چه بیشتر از آب در پیشرفت امور زراعی و درختکاری در عهد هخامنشیان به سدسازی و کانالکشی توجه بسیار میشد. از هدر رفت آب و حتی استفاده از فاضلابهای شهری برای کشاورزی نیز غفلت نمی شد. برای بکارگیری امکانات صحیح آبیاری، دولت تسلط و نظارت کامل چه در امور زراعی و چه آبیاری داشت. البته، توجه به سد و بند علاوه بر استفاده زراعی، هدف نظامی نیز در بر داشت؛ زیرا نیروی عظیم سپاهیان را از روی بندها به حرکت در میآوردند که نظیر آن را در دوران شاهان ساسانی مشاهده می توان کرد. روستاییان مدام به فکر ساختن مجاری و راههایی جهت حفظ روش پیچیده ترعههای آبیاری بودند و درصدد غلبه هر چه بیشتر بر طبیعت تا قادر به استفاده از آن به نحو احسن باشند
در دوران اشکانیان هر چند که به امر تجارت بیشتر از زراعت توجه میشد اما توسعه شبکههای آبیاری و کاریز که سبب گسترش فن کشاورزی میگردید نشانگر توجه بیشتر به این امر نسبت به ازمنه گذشته بود؛ زیرا که رشد بازرگانی و تردد کاروانها در مسیرهای مختلف و نیاز آنان به این عنصر حیاتی، حفر کاریزها با درآمدهای شخصی افراد را سبب گردید که ادامه روش دوران پیشین بود و موجبات رشد تجارت را فراهم ساخت. لذا چاههای بسیاری در مسیرهای کاروانرو احداث شد. لذا ساسانیان نیز ناگزیر شدند به روشهای نوین آبیاری توجه بسیار مبذول دارند، خاصه که عواید کشاورزی عمده درآمد آنان را تشکیل میداد.
اما اینها که گفته شد باید به نتیجه ای هم اشاره کنیم: هر چند نیاکان ما به آب و ارزش آن واقف بودند، اما در روزگارانی می زیستند که افزایش مصرف کنندگان شهری و صنعتی، هدررفت منابع آبی و دیگر مشکلات عدیده ، موجب تخریب محیط زیست و افزایش ادوار خشکسالی نشده بود. با این همه ، آنها به انباشت صحیح آب و بازگرداندن پس آبهای مصرفی به چرخه تولید زراعی هم همت گماشته بودند. اگر نسل کنونی و مسئولین حاکم دست در دست هم و در یک برنامه اقدام مشترک برای ایجاد جنبشی ملی و عزمی سیاسی در جهت حفظ منابع آبی و بهینه سازی مصرف این عنصر حیات بخش اقدام نکنند، روزگاری فرا خواهد رسید که ناگزیر باشیم برای فرزندانمان حکایت از چشمه ها و آبیاری و زراعتی داشته باشیم که ناباورانه آنها را خواهند شنید !.