گاه نگاری تاریخنگار
خوانندگان این وبلاگ( که به زودی شمارشان به صفر نزدیک خواهد شد!) شاید وقتی این عبارات را بخوانند، شگفت زده شوند،
اما حقیقت تلخ همین است
این که می خواهم وبلاگ تاریخنگار را گاه نامه ای اش کنم. چون علیرغم فرصتی که برای نوشتن پیدا کرده و تاریخنگاری می کنم ، شمار خوانندگان و صاحبنظران آن چنان رو به کاهش است ، که دیگر نیازی به نوشتن احساس نمی کنم! چون به مصداق مثل :
مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد
زمانی قادر خواهم بود که بنگارم که نظرات و همراهی خوانندگان این دفتر خانه مجازی را داشته باشم ، لیک نظری یا همدلی مشاهده نمی کنم . گوئی این سوژه های هر روزه را برای هیچکس می نویسم!
گرچه در ابتدای سال نوشتم که : برای دل خود و به خواسته ی آن اندک بینندگان وبلاگ تاریخنگار به نوشتن ادامه می دهم،
اما شوقی نمی بینم که ذوقم را برانگیزاند!
پس فعلاً نوشته هایم را به صورت پاره وقت (و نه به شکل روزانه) بر این صفحه درج می کنم تا زمان مناسبی برسد و بار دیگر مستمعین و نیوشندگان تاریخنگار کوشنده ، آتش ذوق و اشتیاق را برافروزند.