کاروان سرا
یکی از نمادهای تاریخ و فرهنگ ایران زمین ، کاروانسرا است. بنائی که از مشخصه ای چند گانه و پرکاربرد بهره مند بوده است. برای آن نام های متعددی چون: ساباط، کاربات ، منزلگاه، زاویه، رباط و.. وجود دارد که ظاهراً این واژه ها، طیف وسیعی از کارکردهای مشابه کاروانسرا را تصویر می کرده اند . به همین دلیل، در تعریف کاروانسرا ، نوشتارها چندان یکدست نیست و تعریف جامعی در این باره موجود نمی باشد . در ازمنه ماضیه هر توقفگاه بین راهی را یک کاروانسرا می دانستند. و البته تعاریف و توصیفات سیاحانی که از فرهنگ و مدنیتی متفاوت با ایران زمین و مشرق آمده اند، بر تعدد این معناشناسی ها افزوده است. چنان که برخی گردشگران، کاروانسرا را کانون مبادله کالا و یا نوعی مهمانخانه دانسته اند.
اما در هر حال، کاروانسرا ساختمانی برای رفع نیازهای یک کاروان سیاحتی یا زیارتی یا تجاری بوده است. و این با برداشت برخی محققان که کاروانسرا را یک رباط تلقی کرده اند، متمایز است . چرا که کلمه رباط یک واژه عربی و به معنی اردوگاه نظامی در کنار راه ورودی یا خروجی شهرها است . در حالی که واژه کاروان یا کاربات لغتی پارسی است و از دیرینگی کاروانسرا حکایت دارد . البته این تصور هم وجود دارد که شاید بعد از آن که به تدریج و طی سده های نخستین ظهور اسلام، آرامش و امنیت باعث گسترش تجارت و توسعه راهها و ..شد، بر روی رباطهایئ که خلیفگان عرب برای حفاظ از قلمروی وسیع خود ساخته بودند ، کاروانسراها بنا شد و همچون زنجیره ای ، شهرها و مراکز داد و ستد را به یکدیگر مربوط ساخت. مشابه همان وظیفه ای که سلسله قلاع و پادگانهای نظامی انجام می دادند و امنیت را در طول سرزمینهای وسیع اسلامی فراهم می آوردند. با این حال ، یک نکته بدیهی بود و آن این که کاروانسراها باید اهداف تجاری و گاهاً کاربردهای چندمظوره می داشتند و با برخورداری از امکانات رفاهی و خدماتی، از الگوی متناسب معمارانه و مرتبط با جغرافیای منطقه بهره مند می بودند.
اصولاً دلایل متعددی را می توان در ایجاد، شکل یابی ، توسعه و گسترش کاروانسراها مطرح کرد. نخستین دلیل، نیاز مبرم کاروانهای عبوری به آسایش و حفاظت در مقابل مخاطرات انسانی و طبیعی بود. پس موقعیت قرارگاهی و سوق الجیشی و اقلیمی در پیدایش این بنا سهم به سزایی داشت. از جمله در ایران زمین که آب و هوای نسبتا خشک و دشوار ، باعث دوری شهرها و آبادی از یکدیگر بود، مسافت طولانی بین آبادی ها وجود نقاطی را برای آسایش کاروانیان ضروری می نمود. اما عامل مهمتر ، گسترش تجارت زمینی بود که به دلیل پراکندگی مراکز عرضه کالا و ناتوانی از مسافرتهای دریائی، در پیدایش کاروانسرا نقش زیادی داشت. همچنین، در پیدایش کاروانسرا مسایل نظامی وسیاسی را هم باید در نظر گرفت .و یا عوامل دینی و فرهنگی که باعث شد تا برخی معابد و خانقاه ها و یا مدارس با کاروانسراها پیوند یابند. برخی از این موسسات به کاروانسرا تبدیل شوند یا بالعکس . حتی موارد متعددی وجود دارد که در کنار مدارس علمیه یا خانقاه ها ، کاروانسراهائی ساخته شد و جماعات متعددی در این ساختمانهای متین و پرآوازه گرد آمدند و بر اهمیت کاروانسرا افزودند.
پیشینه تاریخ دیرپای کاروان سرا ، حکایت از آن دارد که ابداع و ایجاد کاروانسرا با دستاوردهای ایرانیان در ایجاد چاپارخانه و توسعه راههای عبوری پیوند نزدیک دارد . از جمله اشاره هردوت و ایزیدور خاراکسی به ایستگاه های تجاری و جاده های نظامی مرتبط با آنها ، در دوره زمامداری دودمانهای هخامنشی و اشکانیان و ساسانی را نباید از نظر دور نگه داشت. بر خلاف رویه تمدن رومی که کاسترا یا اردوگاه نظامی به شکل مربع و با یک برج و بارو می ساختند، کاروانسراهای ایرانی در ماقبل اسلام، بر مبنای نیاز به توسعه تجارت و نه کشورگشائی برپا می شدند. در حقیقت، ایرانی ها برای اولین بار در تاریخ جهان، سیستم ارتباطی شاهراه های اصلی و طولانی را با ایجاد نقاط اتصالی به نام کاربات ساماندهی کردند. سیستمی که بعدها توسط رومی ها ، اعراب و ترک ها مورد اقتباس قرار گرفت و از ابعاد چندگانه اقتصادی، تجاری، دینی و سیاسی برخوردار شد. پس کاروانسراها ، شکلهای تکامل یافته ایستگاه های بین راهی و چندمنظوره ای بودند که در طول جاده ابریشم و شوارع فرعی احداث شده بودند. این بناها با سنگ و آهک ساخته شده و از یک حیاط مرکزی و تعدادی دالان و اتاقهای کوچک به همراه آب انبار ، طویله ، مناره یا برج دیده بانی و سایر ملزومات برخوردار بودند و مهمترین بایستگی در آنها باید در استحکام و ماندگاری بنا و جنبه های امنیتی آن مشاهده می شد.
در هر حال، در ادوار گذشته بهترین شیوه مسافرت و حمل کالا و نقل و انتقال از نقطه ای به نقطه دیگر، استفاده از کاروان بود، زیرا :
اولاً : در بین اهل کاروان از هر گروه و قشری افرادی وجود داشتند که در مواقع ضروری، می توانستند به رفع نیاز مسافران بپردازند و یا جای خالی همصحبتی را در این سفر طولانی پر کنند. در شب نشینی های طولانی اقامت در کاروانسرا ، کهنسالان، عالمان و فضلا به رسم دیرین ، قصه ها و داستان هایی نقل می کردند که علاوه بر گذراندن وقت و سرگرمی، جنبه پندآموزی و گوشزد کردن مخاطرات سفر و تجارت برای تازه واردان داشت.
ثانیاً: کاروانسراهای بین راه و یا داخل شهر بهترین و مناسب ترین موقعیت برای تجدید قوای مسافران بود و در این مکان، مسافر خسته و رنجور می توانست استراحت و حتی کسب خبر کند. گرچه مسافت متداول بین کاروان ها بر اساس حد شرعی اقامه نماز و حدود 4 فرسنگ بود ، اما گاه مسیر به صورتی صعب العبور یا بیابانی و خسته کننده بود که مسافران را شدیداً مشتاق رسیدن به محل اطراق در کاروانسرا می کرد تا در آن جا با استحمام و استراحت، گرد و غبارخستگی سفر را از تن بزدایند.
ثالثاً :کاروانسراهای داخل شهرها ، در برخی اوقات، شکل انبار مایحتاج عمومی را پیدا کرده و حتی به مکانی برای تبادل و عرضه کالاها و اجناس بازرگانان و بازاریان تبدیل می شد و برخی کسبه اجناس خود را در این بازارهای موقتی داخل کاروانسرا به اجناس دیگر تبدیل می کردند و مسیر حرکت خود را نیز تغییر می دادند.
رابعاً : کاروانسراها مکانی برای تبادلات فرهنگی و عرضه اطلاعات و آگاهی های روزمره بین اهالی نقاط مختلف کشور بودند که در آن جا مسافر یا سوداگر اخبار محلی و عمومی را دریافت می کرد و از اخبار عزل و نصب ها یا قحطی ها و نیازمندی ها و نیز کم و زیاد شدن قیمت یک یا چند کالا و.. آگاه می شد. گاه حتی مامورین خفیه(مخفی) حکومتی نیز در کاروانسراها اقامت می کردند تا از اخبار تحرکات جامعه خبردار شوند.