نصایح فیلسوفانه!
به سخنان فیلسوف شهیر آلمانی فردریش نیچه توجه کنید، نمی دانم با کدام یک بیشتر موافقید، اما من که معتقدم برخی از آنها تخیلی و بی معنا هستند!
- سیاستمدار انسانها را به دو دسته تقسیم میکند: ابزار و دشمن. یعنی فقط یک طبقه را میشناسند و آن هم دشمن است
- بلند پروازی من آن است که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید . .
- نادرستی یک حکم باعث نمی شود که آن حکم را رد کنیم ، احکام نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها بمعنای رد کردن زندگی است
- حرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار است زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است
- آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند . .
- با رنج عمیق درونی آدمی از دیگران جدا می شود و والا می شود
- انسان های آزاده دل شکسته و پر غرور خود را پنهان می کنند. .
- کسانی که در خود احساس حقارت می کنند به دیگران رحم می کنند اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند، درد می کشند و با دیگران هم دردی میکنند.
- کسانی که مردم از آنها به صاحبان اخلاق یاد می کنند اگر اشتباهشان را ببینیم از ما به بدی یاد می کنند حتی اگر دوست ما باشند. .
- دانستن و از مسئولیت فروگذار نکردن و آن را به دیگران محول نکردن از نشانه های والا بودن است. .
- آنچه والا بودن فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلف دارند بلکه ایمان اوست. .
- آدمی به خاطر نیاز به مراقبت و کمک دیگران با آنها ارتباط برقرارمی کند. .
- هیچ پدیده ای اخلاقی نیست بلکه ما آن را اخلاقی تفسیر می کنیم
- نمیشود از همسازی با طبیعت یک اصل اخلاقی برای خود ساخت. زیرا طبیعت بی رحم است و اگر بخواهیم مطابق با طبیعت زندگی کنیم باید بیرحم باشیم
- استعداد آدمی را می پوشاند و وقتی استعدادش کاهش یافت آنچه هست نمایان می شود. .
و سخن آخر : آن کلام نیچه ائی است که ظاهراً کسی باید به خود نیچه می گفت:
--- فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن استبداد بر دیگران است