جنبش خیابانی و چند مساله
ابهام در مورد علل قیام : واقعیت این که در قیام شیخ محمد خیابانی، انگیزهها و برنامهی قیام تا پایان کار مبهم ماند و شاید فرصت تشریح و تبیین نیافت. تنها اعلامیهی عمومی که توسط قیامکنندگان، پس از به دست گرفتن ادارهی شهر تبریز منتشر شد و بیانگر خواستهها و مواضع آنان بود، لحنی مبهم و کلی دارد. در این اعلامیه تنها آمده است که آنان در اعتراض به «یک سلسله اقدامات ضدمشروطیت حکومت محلی» قیام کردهاند و از مقامات حکومت انتظار دارند «رژیم آزادانه»ی آنها را محترم شمارند و تصمیماتشان را صادقانه به اجرا درآورند. در ادامه، اظهار داشتهاند که «آزادیخواهان از کیفیت فوقالعاده باریک وضعیت حاضره» آگاهاند و مصمماند تا «نظم و آسایش را به هر وسیله که باشد برقرار دارند.» آنان برنامهی خود را در 2 کلمه چنین خلاصه میکنند: «برقرار داشتن آسایش عمومی و از قوه به فعل آوردن رژیم مشروطیت» زمانی هم که در مورد اهداف قیام از آنان سؤال میشد، میگفتند «مرام بلندی داریم که هنوز زمان آشکار کردن آن نرسیده است.»
اهداف قیام : خیابانی هم به عنوان رهبر قیام، در یکی از نخستین نطقهای خود، پس از قیام گفت که اهداف جنبش را، مانند هدفهایی که یک ارتش در هنگام جنگ دارد، نباید به دشمنان نشان داد. او در جایی دیگر نیز گفته است: «دشمن را باید در تاریکی نگه داشت و باید طوری کارها را پیش برد که دشمن از نقشه و تاکتیک طرف مقابل خود نتواند خبردار شود.» در سخنرانیهای خیابانی، بیش از همه، بر اهمیت عزم، عمل، وحدت، نظم، انضباط و آزادی تأکید شده است.
همان گونه که از اظهارات رهبر قیام برمیآید، نوعی کلیگویی و ابهام در جریان قیام خیابانی مشهود است. با این حال، کلیگوییها و ابهامات موجود نمیتواند مجوزی باشد برای اینکه شیخ محمد خیابانی و یاران او را جداییطلب یا کمونیست بخوانیم؛ چرا که خیابانی هیچ جا و به هیچ وجه از جدایی سخنی به میان نیاورد؛ بلکه وی در یکی از نطقهای خود، که مشخصاً ضد فرقهبازی و هرجومرج ایراد کرد، از وحدت سخن گفت و از اینکه باید «یکصدا» عمل کرد. وی در سخنان خود تأکید کرده است: «ما میگوییم در آزادیستان، در سراسر ایران، فقط یک رأی، فقط یکصدا موجود باشد تا این صدای واحد، رژیم مملکت را تعیین و ابلاغ نماید.» خیابانی حتی با آگاهی از برپا شدن قیام جنگل به دست میرزا کوچکخان، سعی کرد با او ارتباط برقرار کند. به همین دلیل، حاجی آخوند نامی را برای ایجاد ارتباط با میرزا کوچکخان به گیلان اعزام کرد، اما فرستاده وی در بازگشت به علت بیماری درگذشت و از آن طرف، جنگلیها نیز به علت گرفتاریهای فراوان دنبالهی کار را نگرفتند.
اتهام وابستگی به چپ :در خصوص گرایش وی به شوروی و اینکه برخی مانند ایوانف روسی از شیخ محمد خیابانی تصویر یک بلشویک را القا میکنند، واقعیت این است که خیابانی نه تنها هیچ گرایشی به کمونیسم و بلشویسم نداشت، بلکه با افرادی که در هنگام قیام وی در تبریز مرام کمونیستی داشتند به شدت مخالفت میکرد.علاوه بر این، سخنان شیخ محمد خیابانی و مسلک وی مملو از گفتارها و کردارهای اخلاقی و دینی است. بدیهی است از هیچ کمونیستی رفتار و گفتار اخلاقی و دینی پذیرفته نیست.
اتهام استقلال طلبی: مورد دیگری که در جریان قیام شیخ محمد خیابانی موجب برخی اظهارنظرهای مخالف شده و باعث گردیده است گروهی بر این تلقی نائل شوند که خیابانی در صدد تشکیل دولتی خارج از لوای حاکمیت مرکزی بوده، ماجرایی است که طی آن سروصدایی در تبریز ایجاد شد و شخصی به نام حاجی سیفالعلما عدهای را اطراف خود جمع نمود و شروع به سر دادن شعارهایی مبنی بر جمهوری خواهی کرد.بخشی از شبهات در مورد قیام، ناشی از سخنان ابهامآمیز قیامکنندگان است؛ آنچنان که وقتی در مورد اهداف قیام از آنان سؤال میشد، میگفتند: «مرام بلندی داریم که هنوز زمان آشکار کردن آن نرسیده است.» خیابانی هم به عنوان رهبر قیام، در یکی از نخستین نطقهای خود پس از قیام، گفت: «اهداف جنبش را مانند هدفهایی که یک ارتش در هنگام جنگ دارد نباید به دشمنان نشان داد.»
این گروه، که پرچمی سرخ به دست داشتند، در خیابانهای شهر میگشتند و شعار «زنده باد جمهوریت» سر میدادند؛ اما نه خیابانی و نه کسی از طرفداران و اطرافیان وی به آنها توجهی ننمود و هیچ حمایتی از آنان صورت نگرفت. حتی شیخ محمد خیابانی در گفتوگو با نمایندهی انگلیس، ضمن تصدیق این قضیه که در روز هفتم (آوریل) فریادهایی به نفع جمهوریخواهی و شعارهای «مرگ بر انگلیس» و «مرگ بر وثوقالدوله» سر داده شده است، تصریح کرد: «در بحبوحهی قیامهای مردمی، همواره عناصری هستند که درک درستی از قیام ندارند و دست به چنین کارهایی میزنند، ما اعلام کردهایم که چنین تحرکاتی به شدت سرکوب خواهد شد.» بنابراین، رخداد مذکور را باید از حواشی قیام شیخ محمد خیابانی دانست؛ واقعهای که یک جریان موازی بود و نه تنها از سوی رهبر قیام طراحی نشده بود، بلکه به هیچ وجه مورد حمایت وی قرار نگرفت.
اتهام جداسازی آذربایجان : یکی دیگر از شبهاتی که در مورد قیام شیخ محمد خیابانی مطرح شده است، تلاش وی برای جداسازی آذربایجان از ایران است. استدلال این گروه بر این مبنا است که خیابانی نام آذربایجان را به آزادیستان تغییر داد. بله او چنین کرد و بارها در نطقهایش نام آزادیستان را به جای آذربایجان به کار برد؛ اما شیخ نام آذربایجان را برای این انجام داد تا آذربایجان ایران از آذربایجان شوروی تمیز داده شود. وی با این کار به ادعاها و برنامههای مقامات آذربایجان شوروی پاسخ گفت و نشان داد که آذربایجان ایران مستقل از آذربایجان شوروی است.