تاریخنگاری زندگی
* بر پایه اهداف و گرایشهای مکتب تاریخنگارانه آنال، پرداختن به امور مربوط به زندگی روزمره و عادات و رویه های مرسوم حیات اجتماعی نه تنها یک روش سنتی و ناپذیرا نیست، بلکه می تواند به فهم صحیح از زندگی انسان و تطبیق کُنش های سرنوشت ساز و گاهاً متناقض ، منتهی شود. در اینجا است که محقق می تواند با برخورداری از فهم کنشهای انسانی و رفتارشناسی پدیده های جوامع در حال گذار ، به تحلیل رفتاری جامعه مدرن و حتی نوعی از آینده پژوهی سرنوشت بشریت پی ببرد. بدین خاطر سخن گفتن و تحقیق کردن در باره مسائلی چون:
تاریخ آشپزی ، تاریخنگاری کودک، واقعه نویسی محلات شهری، تاریخ فست فود در ایران ، مطالعه بازی های کودکانه، بررسی تاریخی پدیده متلک پرانی ، و...
نه تنها ایرادی ندارد و با روح و اصول تاریخنگاری منافات پیدا نمی کند، بلکه بسیار اثربخش و سودمند است . بدون تنزل دادن ارزش تاریخ به سطح تاریخ بازاری، خوانندگان را به تاریخ خوانی علاقمند می سازد و از دانش و معرفت تاریخ، که بسیاری کسان، آن را قصه پردازانه و کسالت آور تلقی اش می کنند ، دانشی ثمربخش و خواندنی می سازد.
گرچه برخی از موارد این نوع تاریخ پردازی در شبکه های اجتماعی ( نظیر: ریشه یابی برخی ضرب المثلها و مصطلاحات اجتماعی و ادبی در کانال تلگرام) و یا در بعضی از کتابهای نو منتشره و نوظهور سالهای اخیر (نظیر: تاریخ خوراک، تاریخچه زمان و..) نمود و عینیت یافته است، اما چه بهتر که متخصصان تاریخ نیز به این عرصه وارد شوند و تالیفاتی ارائه دهند، با رعایت اصولی چون: زبان ساده و گویا ، برخوردار از قواعد منطقی و اصول علمی پژوهش، استنتاج تعلیمی و سودبخش و.. تا تاریخ از انحصار دانشگاهیان و متخصصان یا نویسندگان بازاری نویس یا خشک قلم به در آید.
** شاید تاریخنگار نیز بتواند در این زمینه پویشی هر چند اندک داشته باشد .
اگر دوستان همیشه همراه ، او را یاری دهند. ولو با ارسال سوژه یا حتی تشویق کلامی.