تاریخنگار

پایگاه داده های تاریخی و کتابشناسی

تاریخنگار

پایگاه داده های تاریخی و کتابشناسی

تاریخنگار

آرمان وبگاه تاریخنگار ، پیشکش داده های سودبخش در زمینه تاریخ و فرهنگ است و تلاش دارد تا راهنمای کوچکی برای دانش پژوهان پرسشگر و کوشا باشد. ایدون چنین باد.
نشانی پست الکترونیکی تاریخنگار در قسمت «تماس با من» درج است

طبقه بندی موضوعی

لطایف التواریخ 2

جمعه, ۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۳ ق.ظ


1- دانشمندی صالح که به مکنت دچار شده بود، به در خانه توانگری رفت و بدو گفت:

- شنیده ام که بخشی از اموال خود را وقف نیازمندان کرده ای و من اکنون به عطیه موقوف نیازمندم.

مرد ثروتمند بهانه پیش آورد که :

- من آن چه وقف نموده ام ، خاصِ افراد نابینا است تا مرحمتی شود ایشان را و تو کور نیستی.

مرد دانشمند گفت:

- اشتباه نموده ای. کور حقیقی من هستم که روی از رزاق خلق برتافته و به در خانه چون تو بخیلی آمده ام

****

2- زاهدنمای سالوسی نزد امیری خوش طبع و تیزفهم که به خوردن شراب عادت داشت رفت تا او را نصیحت کند و حرمتی کسب کند. پس به امیر گفت:

- دوش در خواب پیامبر (ص) را دیدم . مرا امر فرمود: امیر را بگو تا شراب کمتر خورد که عقل زائل گردد.

 امیر خنده ای زد و گفت:

- والله که این خواب تو دروغی بیش نیست!

زاهد دروغین ابروان در هم کرد و پرسید:

- این چگونه باشد . از کجا چنین می گوئید؟

امیر زیرک پاسخ داد:

- زیرا پیامبر خوردن شراب را چه کم و چه زیاد حرام دانسته است. پس چه معنا دارد که امر کند کمتر بنوشم؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۹
تاریخنگار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی